okeea💔

ساخت وبلاگ

امروز با اقایی رفتیم خرید

مانتو شلوار و مقنعه کفش خریدیم

مشکی :)

زنگ زدم علوم پزشکی برا کاردانی ثبت نام کردم

برا ترم بهمن

با منشی نشستیم کلی دردودل کردیم


بعدشم رفتیم ی مراسم  استانبولی پلو خوردیم

الانم یه قلیون دارچین یخ خوشمزه جلومه


ظهر اشپزی کردم ولی غذام رو دستم موند ب برکت نذری امام حسین


لباس ظرف 

گازو و فریز و پاک کردم

و خسته م

خسته ی خسته


okeea💔...
ما را در سایت okeea💔 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fwife-husband8 بازدید : 15 تاريخ : شنبه 15 مهر 1396 ساعت: 8:15

مامان داره میاد

باید فاجعه هایی ک راه انداختمو جمع کنم☺

فرداهم اسباب کشی


خدایا شکرت❤

okeea💔...
ما را در سایت okeea💔 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fwife-husband8 بازدید : 25 تاريخ : شنبه 15 مهر 1396 ساعت: 8:15

امروز ظهر گیج خواب بودم که خواهر شوهرام بیدارم کردن رفتیم مراسم خوته یکی از اقوامشون گفتن اماده باش با رقیبت رو به رو شی تو دلم گفتم حتما مهرنازو میگن....☺ مهرناز حدودا ۶ سال با شوهرم نامزد بود اخرشم سر یه دعوا با مادر مهرناز بهم خورد  دختره بعد علی خیلی شکست خورد و چهارسال تمام انتظار علیو کشید ولی علی جوابشو نداد تا اینکه علی دلش سوخت و خواست برگرده که مهرناز قبول نکرد.... هوووف نشستم کنار مری okeea💔...ادامه مطلب
ما را در سایت okeea💔 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fwife-husband8 بازدید : 21 تاريخ : شنبه 15 مهر 1396 ساعت: 8:15

با علی دعوام شد خیلی ناجوررر خیلی

به کتک کاری کشید با لگد زد منو

رون و بازوم خیلی درد داشتن

البته اشتی کردیم و بخشیدمش و گفت از کوره در رفت

بغلم کردو گفت نفرینم کن ولی گریه نکن 


نفرینش کردم ک پات بشکنه:)

دیروز دمه فرش فروشی پاش پیچ خورد‌


الان اتل بندیش کردن

okeea💔...
ما را در سایت okeea💔 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fwife-husband8 بازدید : 6 تاريخ : شنبه 15 مهر 1396 ساعت: 8:15

یه پیرمرد غرغرو و بداخلاق 

چقد ازش بدم میاد

اگه علیم تو سن این اینقده گند بشه ۶۰ سالمم باشه جدا میشم

okeea💔...
ما را در سایت okeea💔 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fwife-husband8 بازدید : 18 تاريخ : شنبه 15 مهر 1396 ساعت: 8:15

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
okeea💔...
ما را در سایت okeea💔 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fwife-husband8 بازدید : 14 تاريخ : شنبه 15 مهر 1396 ساعت: 8:15

رفتیم خونه ی داییش حسن خان:) خیلی خوش گذشت یه سگ پا کوتاه سفید داشتن کلی باهاش بازی کردم کلی خاطره خنده دار علی از پدرش تعریف کرد ترکیدیم:/ ۱مانتو ۱۰۰ هزار تومنیم لای چرخ موتور گیر کرد پاره شد:/ دادم خیاط کوتاهش کرد درست شد باز ۲.فردا باید برم خونه رو تمیز کنم اسباب هامونم بچینم ۳.قالیا هنوز نرسیدن ۴‌.مرغابیامو چیکارررر کنم:/// ۵.امروز تو حسینیه قشنگ مث خر برا خواهر شوهرم کار کردم:/ ۶.خی okeea💔...ادامه مطلب
ما را در سایت okeea💔 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fwife-husband8 بازدید : 8 تاريخ : شنبه 15 مهر 1396 ساعت: 8:15

میگه فاطمه تو پول جمع نمیکنی:) میگم پول جمع کردن مال زمانیه ک پول بریزی تو کارتم تو ی مخارجم صرفه جویی کنم بدونم چقدر پول دارم و کجا میتونم خرجش کنم تو هفته ای یبار یا دوبار  یا ماهی یبار بهم کارتتو میدی دستم من ک از موجودیش بی خبرم هر چیم نیازم باشه میخرم اضافی نمیخرم میگه تو افراط میکنی  میگم تو چی میگه ۳۰ هزار تومن بابت خرید ساک دستی دادی چیکار؛) گفتم تو اسباب کشیا بهت میگم چیکار:))) کمدا سنگ okeea💔...ادامه مطلب
ما را در سایت okeea💔 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fwife-husband8 بازدید : 34 تاريخ : شنبه 15 مهر 1396 ساعت: 8:15

الان دقیقا ساعت ۵ و خورده ایه همین الان کار چیدن وسایلا تموم شد

یخورده کم و کسری هست ک یادداشتشون کردیم بریم بخریم


احتمال زیاد دوباره هم اساس کشی داریم از استان ب شهرمون

ک توش مبلا و قالی اتاقمونه




هوووف خسته م خسته ...


علی پیش داداششه


منم کنار خوهر شوهرم



بلاخره راحت شدم خونه ی خودم

راحتی ...ارامش



خدایا شکرت

okeea💔...
ما را در سایت okeea💔 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fwife-husband8 بازدید : 63 تاريخ : شنبه 15 مهر 1396 ساعت: 8:15

اره تو خوبی

تو از من خیلی سر تری

تو همه چیت از من بهتره

تو پول داری

تو همه چی داری ...

باشه قبول 

تو خوبی

من بد:)




ولی اینقدر منو تو چشم این و اون خورد نکن

okeea💔...
ما را در سایت okeea💔 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fwife-husband8 بازدید : 14 تاريخ : شنبه 15 مهر 1396 ساعت: 8:15